آینده پایدار: جلب جوانان برای بازگشت به کشاورزی
گریزپایان جوان
نویسنده: جگت باسنت
گردآوریوترجمه: شیرین افتخاری- فرزانه کاظمیان- فرحروز ایمانی
کارشناسانارشد دفتر توسعه فعالیتهای کشاورزی زنان روستایی و عشایری کشور
قسمت اول
مقدمه
چند دهه است جوانان روستایی جدی گرفته نمیشوند. برای ماندن در روستا به آنها مجوز ساخت در اراضی محل سکونت خود را نمیدهند (درحالی که اراضی کشاورزی برای خانهسازی در اختیار وزارت مسکن قرار میگیرد) وثیقهای ندارند تا از بانک وام بگیرند اما وامهای میلیاردی به دیگران پرداخت میشود.
بانکهای تجاری و نظام اعتباری رسمی اقتصاد دهقانی و کشاورزی خانوادگی را نابود میکنند. در حالی که سال گذشته سال رونق تولید و امسال سال جهش تولید است به دلایل فوق جوانان روستایی که ستونهای تولید آینده کشاورزی هستند جبراً مهاجرت را برای سکونت در حاشیههای شهرها و کارگری در بخش صنعت انتخاب میکنند.
مقاله زیر که با درایت، تحقیق میدانی و گزارشات پایهای توسط اتحادیه کشاورزان آسیایی (AFA) برای توسعه پایدار روستایی تهیه و سپس با دقت ترجمه و خلاصه شده است در دو شماره تقدیم میشود و میتواند مورد مداقه و بهرهبرداری معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم ریاست جمهوری، وزیر جهاد کشاورزی، سازمان امور عشایر و... قرار گیرد.
سازمان ملل متحد به منظور به رسمیت شناختن سهم قابل توجه کشاورزان خرده پا در تغذیه جهان و مراقبت از زمین، سال 2014 را به عنوان سال جهانی کشاورزی خانوادگی اعلام کرد.
سال جهانی کشاورزی خانوادگی فرصتی است برای اینکه به دنیا گفته شود بر روی بهرهبرداران خرد کشاورزی، زنان و جوانان روستایی سرمایهگذاری شود. بهرهبرداران خرد کشاورزی خانوادگی 70 درصد جمعیت جهان را تغذیه میکنند و اکثریت این کشاورزان در آسیا و اقیانوسیه ساکن هستند. این در حالی است که 60 درصد مردم فقیر و گرسنهی جهان نیز در آسیا به سر میبرند.
در این نوشتار کوتاه موارد زیر مورد بررسی قرار خواهد گرفت:
•نتایج مشاورههای ملی و پژوهشهای مشارکتی انجام شده توسط اعضای AFA (اتحادیه کشاورزان آسیایی برای توسعه پایدار روستایی) در 9 کشور، در این تحقیقات 660 جوان روستایی درباره موضوع «جذب جوانان به کشاورزی» با استفاده از ابزار مشاوره حمایت از کشاورزان که توسط Agriterra منتشر شد، مورد پژوهش قرار گرفتند.
•نتایج مشاورههای منطقهای شامل پرسش از 30 مرد و 10 زن نماینده از 17 سازمان ملی کشاورزان در 13 کشور است که در می2014 به اجرا درآمد.
• تحقیق و بررسی و مرور متون
در نوامبر 2014، شرکتکنندگان در انجمن کشاورزان جوان منطقهای AFA و کارگاه آموزشی در «مانیلا» برای ایجاد یک ساختار موقت موافقت کردند. آنان کشاورزی را به عنوان یک مأموریت، یک روش زندگی، یک بنیاد مهم جامعه و عنصر اصلی یک جامعه ی سالم میدیدند که باید رشد کند و میراثی با اهمیت از پیشینیان شان باشد.
چشم انداز بیانیه آنان چنین است:
« اجتماعی از کشاورزان جوان تحصیل کرده، توانمند و پرشور آسیایی
که با کار در کشاورزی خانوادگی پایدار،
جهانی موفق و مرفه، انعطاف پذیر، سالم، شاد و دوست داشتنی را میسازد.»
اصلاحات جاری به جای توزیع زمین و امنیت اسکان برای کشاورزان جوان، بر نوسازی کشاورزی تاکید کرده است. کسانی که بر روی زمین کشت میکنند مالک زمین نیستند و برعکس کسانی که صاحب زمین هستند کشاورزی نمیکنند. گرفتن زمین از کشاورزان و تحویل آن به صاحبان خصوصی به ویژه صنعتگران، حضور جوانان کشاورز را افزایش میدهد.
در مناطق ویژه اقتصادی و در همه انواع خصوصیسازی، زمین را با هدف شهرسازی، به عنوان یک کالا در بازار، آزادانه خرید و فروش میکنند. با توجه به بازار طالب زمین و اصلاحات ارضی، قیمت زمین افزایش مییابد. فرهنگ دهقانی و دهقانان از چهارچوب طبقه حاکمه مستقل نیستند.
بانکداری زمین، بازار زمین را ترویج و دهقانان را از زمین حذف میکند. این ابزاری است برای کنترل زمین و تبدیل آن به یک کالای معین که میتوان آن را خرید، فروخت و سود برد.
علاوه بر این، نظام اعتباری رسمی و بانکهای تجاری که از کشاورزی تجاری حمایت میکنند، اقتصاد دهقانی و کشاورزی خانوادگی را نابود و یک اقتصاد بازار محور را ایجاد میکنند. قیمت محصولات کشاورزی توسط بازار کنترل میشود نه توسط دهقانان یا دولت، و دیگر این که در تعیین قیمت، توافقنامه تجاری و تدوین سیاست، شفافیت وجود ندارد.
جوانان چه کسانی هستند و چالشهای اصلی آنها چیست؟
نسل جوان حاضر که توسط ایالت متحده با سن 15 تا 24 سال تعریف شده، بزرگترین نسل جوان در تاریخ است. 90 درصد این مردم جوان در کشورهای در حال توسعه زندگی میکنند.
دادههای اسکاپ (2012) نشان میدهد که 60 درصد جوانان دنیا یا بیشتر از 750 میلیون نفر از این جمعیت در آسیا و اقیانوسیه زندگی میکنند.
جوانان 60 درصد جمعیت روستایی جهان را تشکیل میدهند. در جنوب صحرای آفریقا و آسیا، تا 70 درصد جوانان در مناطق روستایی زندگی میکنند و بیش از نیمی از آنان شاغل در بخش کشاورزی هستند.
در این جا باید در رابطه با جوانان به چند نکته توجه کرد:
•توجه و تمرکز اندک بر جوانان
•نرخ بالای بیکاری جوانان
•نرخ بالای مهاجرت جوانان
•فقدان سیاستهای ملی جوانان
•نقش محدود جوانان در روندهای تصمیم گیری
چرا کشاورزی برای جوانان جذاب نیست؟
از نتایج مشورتهای ملی و منطقهای با رهبران کشاورزان جوان عضو سازمانهای AFA همچنین با مرور متون، ما میتوانیم هفت دلیل به هم پیوسته را بیان کنیم که چرا بسیاری از جوانان ازجمله پسران و دختران خانوادههای کشاورز، حتی اگر به آنها فرصت انتخاب داده شود، کشاورز نخواهند شد:
۱- نگاه بیارزش به کشاورزی
کشاورزی به عنوان شغلی سطح پایین، کمرشکن، بدون جاذبه و کثیف در نظر گرفته میشود که به مهارتهای کمی نیاز دارد. معمولا کشاورزی عزت و افتخار چندانی ندارد.
در فیلیپین کشاورزی به عنوان کاری سطح پایین فقط برای ترک تحصیلکردهها یا کسانی که هیچ انتخاب دیگری در زندگی ندارند قلمداد میشود.
در بنگلادش، هیچ عزتی برای شغل کشاورزی وجود ندارد.در نپال از نظر فرهنگی، کشاورزی به عنوان یک حرفه قابل احترام دیده نمیشود.
۲- کشاورزی یک شغل سودآور و پردرآمد دیده نمیشود
اکثریت کشاورزان فقیـر هستند. آنها از کشاورزی به اندازه کافی پول به دست نمیآورند و فاصله زیادی دارند تا بتواننـد نیـازهای خـانواده و شخصی خود را برطرف نمایند. جوانـان روستایی کشاورزی را به عنوان راهـی برای خروج از فقر نمیبینند؛ والدین آنها کشاورزان فقیری بودند، لاجرم آنها نیز کشاورزان فقیری باقی خواهند ماند.
اعتقاد عمومی بر آن است که پول در کشاورزی وجود ندارد و کشاورزی یک حرفه منسوخ با کمترین بازده مالی است.
کاهش درآمد به دلیل افزایش هزینههای کار کشاورزی و نهادههایی مانند بذور، کودها، و سموم دفع آفات، قیمت پایین محصول، عدم کنترل بر بازار و خطرات بالا در کشاورزی ناشی از شرایط جوی غیرقابل پیش بینی و نوسانات قیمت، جوانان را از کشاورزی دور میکند. درنتیجه کشاورزی معیشتی جوانان را برای کار در این حوزه دلسرد میکند.
۳- عدم مالکیت قطعی زمین و افزایش قیمت زمین
مسائل مربوط به کشاورزی (مانند تصرف زمین بدون سند، نداشتن زمین) عمده عوامل عدم جذب جوانان ما به کشاورزی هستند. بسیاری از کشاورزان جوان یا مالک زمینهایی که روی آن کشت میکنند نیستند یا میخواهند کشاورزی کنند ولی زمین کشاورزی ندارند. برای مثال در کامبوج، کشاورزان جوان میگویند باید دانش خود را در مورد به نام کردن زمین کسب نمایند تا بتوانند اسناد رسمی اراضی را بدست آورند. اکثر زمینهای زراعی در دست کشاورزان متوسط و بزرگ است که عمدتا کشاورزان غایب هستند. همچنین ثروتمندان و شرکتها در حال گرفتن زمینهای کشاورزی هستند. علاوه بر این، افزایش روند صنعتی شدن و نوسازی موجب کاهش سریع زمینهای زراعی شده و پاسخی است برای این سوال که چرا جوانان به دنبال شغل به شهرهای بزرگ میروند.
۴- فقدان زیرساختهای روستایی
هنوز پایه و اساس کشاورزی در مناطق روستایی باقی مانده است، با این وجود، زیرساختها و موسسات مناسب برای جذب جوانان برای ماندن در مناطق روستایی وجود ندارد.
در کشورهای در حال توسعه، اکثر مناطق روستایی دسترسی مناسبی به جادهها، برق، مراکز بهداشتی، درمانگاهها و بیمارستانها، مدارس و دانشگاهها، فضاهای سرگرمکننده و پارکهای تفریحی، اینترنت، موسسات تجاری، بازارهایی برای فروش محصولات کشاورزی خود و همچنین تسهیلات برای صنایع کوچک یا متوسط یا کارخانههایی در مقیاس کوچک ندارند.
۵- کمبود سیاستهای حمایتی دولت و برنامههایی برای کشاورزی خانوادگی
سیاستها و برنامههای کشاورزی در کشورهای در حال توسعه از کشاورزی خانوادگی حمایت کامل نمیکند، با وجود این، واقعیت آن است که آنها اکثریت کشاورزان در کشور و در کل منطقه آسیا را تشکیل میدهند. بدین ترتیب، خیلی از کشاورزان هنوز فاقد زمین، اعتبار، تامین مالی و بازار هستند. آموزشهای مهارتی برای کشاورزان جوان و به طور کلی، حمایت برای تامین نهادههای کشاورزی مانند کود، بذرهای محلی، تجهیزات مدرن کشاورزی، دسترسی به سرمایه و اطلاع از قیمت و بازار وجود ندارد. آنجا که خدمات پشتیبانی کشاورزی ارائه میشود ناکافی است یا نیازهای کشاورزان جوان را در الویت قرار نمیدهد.
۶- کمبود برنامه درسی درباره زمین، اصلاحات کشاورزی و کشاورزی
کشاورزی منبع اصلی اشتغال در خیلی از کشورهای در حال توسعه است. با این حال، برنامههای درسی مدرسه و دانشگاه در این کشورها زمین و کشاورزی را شامل نمیشود و منجر به بیتوجهی به زمین و اصلاحات کشاورزی میگردد. بنابراین کشاورزان جوان برای ادامه کار کشاورزی دلسرد میشوند.
برخی از چالشها عبارتند از:
• کهنگی تحقیقات و کهنسالی هیئت علمی کشاورزی
• تغییر مدیران ارشد، سن بالا و فاصله صلاحیتها در سلسله مراتب جانشینی
• بودجه کم برای فعالیتهای آموزشی و تحقیقاتی
• برنامههای درسی قدیمی، تحقیق و تأسیسات دانشگاهی منسوخ
• عدم جذب دانشجویان در مشاغل کشاورزی
• کیفیت پایین مدرک فارغ التحصیلان کشاورزی در دانش، مهارت و نگرش برای رقابت در سطح جهانی.
۷- فقدان سازمانهای کشاورزان جوان
در سطوح محلی، ملی و بین المللی، تعداد بسیار کمی گروه سازمان یافته از کشاورزان جوان با هدف همبستگی، تبادل اطلاعات و نظرات، حمایت از تلاشهای یکدیگر و نمایندگی منافعشان در نهادهای تصمیمگیری وجود دارد.
جوانان میبینند زندگی روستایی تنوع زندگی اجتماعی و فعالیتهای تفریحی شهری را نداشته و کسلکننده است و حتی ممکن است در روستا هیچ گونه سازمان جوانان روستایی وجود نداشته نباشدکه بتواند موجب پرورش فعالیتهای اجتماعی جامعه شود. برای مثال، گروههای همبستگی یا محلی را برای تبادل اطلاعات، ایدهها و پشتیبانی در بین کشاورزان جوان فراهم کند. جوانان نیز به دلیل فقدان نقش الگوهای انگیزشی نسبت به کشاورزی، ناامید شدهاند.
چالشهای پیش روی کشاورزان جوان
کشاورزانی که به عنوان کشاورزان جوان خرده پا، به زراعت و کشاورزی مشغولند با چالشهای بسیاری چون موارد زیر روبرو هستند:
عدم دسترسی به منابع تولیدی (مانند زمین، سرمایه، بذر و ...)، بازار و کنترل آن
نخست باید خاطر نشان کرد که در بسیاری از کشورهای آسیایی، اصلاحات زمین یا اصلاحات متمرکز بر کشاورزان جوان وجود ندارد. بنابراین، بیشتر کشاورزان جوان برای تجاری کردن کشاورزی سنتی خود، دسترسی به زمین ندارند.
دوم آن که، بسیاری از کشاورزان جوان باید صبر کنند تا زمین را از والدینشان به ارث ببرند و از آن جا که هنوز هم تحت حمایت والدین خود کار میکنند، قدرت تصمیمگیری کمتری در امور کشاورزی دارند.
سوم، تقریبا هیچ بانک و موسسه مالی وجود ندارد که به بخش کشاورزی خدمت کند و در صورت وجود، درک آنها از نیاز کشاورزان جوان کارآفرین، ضعیف است و چهارم، بسیاری از کشاورزان جوان هنوز بازارهای خود را تأسیس نکردهاند.
به عنوان مثال، کشاورزان جوان خرده پا به اعتبارات دسترسی ندارند، زیرا بسیاری از آنها سرپرست خانوار نیستند در حالی که این مسئله الزام قانونی برای دریافت اعتبارات است.
یا اینکه وثیقه مورد نیاز بانکها و موسسات مالی را ندارند، چرا که داراییهای خانوار معمولا، هنوز به نام والدینشان است. نرخهای متفاوت یا نرخ بهره بالا برای وامهای بانکی کشاورزی نیز، مثلا در کره، یکی از بزرگترین موانع است.
مهارت و دانش ناکافی در مورد تولید، فرآوری و کسب و کار
کشاورزان جوان برای تولید بیشتر، معمولا فاقد تجربه، آموزش، دانش و مهارتهای فنی، مانند تکنولوژی کشاورزی، مدیریت مزرعه، توسعه کسب و کار و بازاریابی کشاورزی میباشند. در این میان اگر آموزش مهارتی هم فراهم شود، زنان جوان کشاورز دسترسی کمتری به آن دارند، چرا که زنان عمدتا به عنوان کشاورز دیده نمیشوند. نسل فعلی کشاورزان جوان دانش و مهارتهای کشاورزی و مهارتهای رهبری و مدیریتی محدودی دارند.
توسعه مهارتها و انتقال فن آوری، کلید «کشاورزی الگویی جوانان » محسوب میشود، اما در برنامههای دولتی و برنامههای درسی مدرسه دیده نشده است. جوانان به دنبال فنآوریهای جدید هستند، اما بسیاری از موسسات تمایلات آنها را درک نمیکنند. در نتیجه، به دلیل نداشتن تشویق، حمایت و عدم ارتقای دانش و مهارتهای کافی به ویژه در زمینه فنآوری و به روز کردن کشاورزی، کشاورزان جوان هیچ آیندهای در کشاورزی نمیبینند.
جهانی سازی، بلا تکلیفیها و تنوع قیمت
در برخی از کشورهای آسیایی، کشاورزان جوان به دلیل تعرفه پایین یا سیستم باز محصولات کشاورزی نمیتوانند با بازار رقابت کنند و ناچارند مزارع خود را ترک کنند. بیثباتی در قیمت محصولات کشاورزی نیز عامل دیگری است.
قیمتهای خارجی به دلیل تعرفه پایین و یا نداشتن تعرفه، ارزانتر به نظر میرسند در حالی که همین دو عامل سبب میشوند محصولات داخلی گرانتر محاسبه شوند و مردم نیز محصولات ارزانتر را به محصولات گرانتر ترجیح میدهند. بنا بر توافقنامههای متعدد تجارت آزاد (FTAs) که برخی کشورها چون کره جنوبی و ژاپن آن را امضاء کردهاند، برخی کشاورزان خرده پا زیان میبینند و همین امر آنها را وادار به ترک مزارع میکند.
کشاورزان جوان برای فروش محصولات خود با قیمت مناسب، به بازار دسترسی ندارند و عمدتا به واسطهها وابسته هستند. این افراد از آسیب پذیری کشاورزان سوء استفاده کرده و کنترل قیمت محصولات کشاورزی را بدست میگیرند.
تغییرات الگوهای آب و هوایی نیز برای کشاورزان قابل پیشبینی نیست. طوفانهای عظیم میتواند درآمد را از بین ببرد آن هم در حالی که در بعضی نقاط، حمایت اجتماعی و بیمه کشاورزی برای کشاورزان وجود ندارد.
نبود مشارکت در مدیریت کشاورزی
کشاورزان نمایندگان دولتی نیستند، بنابراین در فرایندهای کلیدی تصمیمگیری و در امور کشاورزی، بسیار کم اظهار نظر میکنند، یا این که اصلا تریبونی برای اظهار نظر ندارند. کشاورزان جوان در شکلگیری سیاستهای کشاورزی و فرایند تصمیمگیری نقشی ندارند، مسائل و دغدغههای آنان معمولا مورد توجه یا در الویت قرار نمیگیرد.
مثلا در مغولستان، کشاورزان جوان فهمیدهاند که قوانین و سیاستهای موجود تنها از دام، محصولات و سبزیجات حمایت میکند، نه از گله داران و کشاورزان، که بخش عمده تولیدکنندگان بخش کشاورزی هستند.
این عدم مشارکت در حاکمیت، ناشی از این واقعیت است که دولت، کشاورزان جوان را به عنوان یک گروه جمعیتی به رسمیت نمیشناسد. آنها رسما هیچ محلی برای مشارکت در روند تصمیمگیری ندارند. صدای کشاورزان جوان شنیده نمیشود در نتیجه کنار گذاشته میشوند.
... ادامه دارد
ماهنامه دام و کشت و صنعت- شماره ۲۴۰ - ۱۳۹۹
کارشناسان ما در مورد مشکلات تولید محصولات، که نمیتوانید برای آن جوابی پیدا کنید؛ میتوانند به شما کمک کنند
info@iranAgriMagazine.com