در فصل فراوانی محصولات کشاورزی
جای خالی صنایع تبدیلی و تکمیلی
روشا علیزاده
در دو سه دهه اخیر به دلیل تغییرات اقلیمی به وجود آمده و گرم شدن هوا، زمان رسیدن محصولات کشاورزی بهاره و تابستانه اندکی به جلو افتاده، به گونهای که در یک بازه زمانی کوتاه حجم زیادی از انواع محصولات آماده عرضه به بازار مصرف میشوند، اما از سوی دیگر، به دلیل اشباع بازار و نبودن توازن بین تولید و مصرف، مازاد این قبیل از محصولات اعم از انواع میوهها و سبزیها، پس از اشباع نیازهای تازه خوری، روی دست کشاورزان و یا در باغها و سرِ مزارع میمانند.
نکتههای بسیار مهمی که باید به آنها توجه نمود صرف هزینههای کلان مصرف شده است که به هر حال در زمره سرمایهها و داراییهای کشور محسوب میشوند، صرف میلیاردها مترمکعب آب که در شرایط کم آبی کنونی بسیار حائز اهمیت میباشد، به کار بردن صدها هزار تن کود، بذر، سموم شیمیایی که میلیاردها دلار برای وارد کردن آنها به کشورهای خارجی پرداخت میشود، هزینههای آمادهسازی اراضی، کاشت، داشت، برداشت و حمل تا بازارهای مصرف، برای هر واحد از این محصولات به کار برده شده است، حال اما، با ضایع شدن صدها هزار تن انواع محصول به شکلهای مختلف، چه بر روی مزارع یا داخل باغها، چه در میادین میوه و تره بار و چه در روند مصرف، زیانهای چندجانبهای به جامعه وارد میشود که میتوان با برنامهریزی و سرمایهگذاری مناسب از آنها جلوگیری کرد.
بسیار شاهد بودهایم که یک کشاورز از روی ناتوانی در عدم عرضه محصول خود به دلیل شرایط حاکم بر بازار و کاهش تقاضا، آن محصول را شخم زده، مورد چرای دامها قرار داده، به رودخانه و بیابان ریخته و یا کلاً به حال خود رها کرده است.
حال پرسش آن است که آیا در سایر نقاط دنیا نیز کشاورزان با محصول و دسترنج خود این گونه عمل میکنند و سرمایه و سود و هزینهها را به یکباره از بین میبرند؟ و اگر این چنین است چرا دست به این کار میزنند؟
آن چه در هنگام برداشت محصول به یک دل مشغولی و نگرانی برای کشاورزان تبدیل میشود، امکان به فروش نرفتن و هدر رفتن زحمات آنها است.
علی عزیزی یک کشاورز قوچانی گوجه فرنگی کار میگوید: «پس از 6 ماه کار روزانه بر روی زمین و صرف هزینههای بسیار مانند آمادهسازی زمین، خرید بذر، کود و سم، هزینههای داشت و برداشت، مبارزه با علفهای هرز، حملونقل و به بازاررسانی، اما نمیتوانیم محصول خود را بفروشیم و اگر هم مشتری برای آن پیدا شود کیلویی 800 تا 1000 تومان فروخته میشود که حتی هزینههای اولیه را نیز سر به سر نمیکند». ابراهیم موسی زاده، گوجه کار اردبیلی نیز به خبرنگار فارس میگوید: «هر کیلو بذر گوجه فرنگی 400 هزار تومان و هزینه شخم یک هکتار زمین 50 هزار تومان است. پس از خزانه گرفتن و شش ماه کار روزانه، کود دادن و سمپاشی کردن و بسیاری هزینههای دیگر باید گوجه را کیلویی 800 تومان بفروشیم». سال 99 نیز در سرتاسر ایران گوجه فرنگی وضعیتی بهتر از سال گذشته نداشت. محصولات دیگری نیز نظیر پیاز، سیب زمینی، انواع کلم، هویج، بادمجان، خیار و... وضعیتی بهتر از گوجه فرنگی نداشتهاند.
حلقه گمشده این زنجیره، صنایع تبدیلی و تکمیلی است تا بتواند ضمن جذب مازاد محصولات و تبدیل بهینه آنها به موادی مصرفی که در آینده نزدیک و یا دور و پس از تخلیه مزارع از چنین محصولاتی، بتوان از مواد فرآوری شده در تأمین غذای مورد نیاز جامعه استفاده کرد.
سالیانه در حدود 40 میلیون تن انواع محصولات باغی، صیفی و سبزی تولید میشود (14 میلیون تن محصولات باغی و 25 میلیون تن صیفی و سبزی) که طبق مشاهدات عینی تمام این مقدار به مصرف تازه خوری و نیازهای جامعه نمیرسد و انباشت و سرریز محصولاتی مانند سیب زمینی، گوجه فرنگی، پیاز و انواع سبزیهای منجر به انهدام آنها و خسارت وارد کردن به کشاورزان و تمام جامعه میشود. تقریباً 70 درصد از محصولات صیفی در منطقه استان کرمان تولید میشود. حال پرسش آن است که کارخانههای فرآوری و تکمیلی و تبدیلی برای تغییر این مازادها برای سایر ماههای سال وجود دارد؟ در حالی که از این محصولات میتوان اقلام صادراتی و ارزآور تولید نمود چرا و به کدام دلایل دولتها از مشتاقان تأسیس چنین کارخانههایی حمایت نمیکند و تا چه زمانی باید کشاورزان شاهد نابودی دسترنجشان باشند.
آنچه مشهود است کارخانههای تبدیلی و تکمیلی محصولات گیاهی برای شرایط کنونی کشور به هیچ وجه کافی نیست و دولت و وزارت صمت بهعنوانکننده کار و صادرکننده مجوزهای لازم باید تفاوتهایی بین نیازها و تولید یک جامعه 40 میلیونی تا 80 میلیونی را درک نمایند. کمتر کشوری این چنین تولیدات خود را به هدر میدهد.
ماهنامه دام و کشت و صنعت شماره ۲۴۲-مرداد ۱۳۹۹
کارشناسان ما در مورد مشکلات تولید محصولات، که نمیتوانید برای آن جوابی پیدا کنید؛ میتوانند به شما کمک کنند
info@iranAgriMagazine.com